" کسی مرا متفاوت خواهد کرد

که مرا متفاوتر تر از دیگران بیابد."

....

سلام دوستان

حالتون چطوره؟

از تیتر اول صفحه م خوشتون اومد؟

جالب هست براتون یا نه؟

در مورد من چی فکر می کنید؟

خوبم ، بدم ...هر چی که هستم

حالا دیگه تشخیص و قضاوتم با شماست.

بگذریم.

امروز در راستای تغییر و تحولاتم براتون یه داستان پند آموز هم دارم.

بد نیست بخونین.

داستان از این قراره که :

یکی بود ، یکی نبود

اُختاپوسی به تنهایی در اقیانوس زندگی می کرد .

روزی کوسه ای اومد بطرفش و بهش گفت :دوست داری باهم دیگه دوست بشیم ؟

اختاپوس تنها با خوشحالی جواب مثبت داد.

کوسه گفت :اما من یه شرط دارم !

اختاپوس پرسید: چه شرطی ؟

کوسه گفت: که یکی از بازوهاتو بخورم .

اختاپوس جواب داد: من بازوهام زیاده ،ایرادی نداره،یکی ش هم مال تو .

کوسه بازوی اختاپوس رو خورد و دوستی شروع شد .

اونا خیلی باهم شاد بودند .باهم شنا میکردند و باهم خاطره می ساختند .

به هر دوی اونا خیلی خوش می‌گذشت،

اما هر وقت کوسه گرسنه می شد از اختاپوس می خواست یه بازوی دیگه بهش بده

و اختاپوس هم برای ادامه دوستی شون قبول می کرد .

تا اینکه یه شب ،دیگه بازویی برای اختاپوس باقی نموند و کوسه هم می گفت : من گرسنه ام .

اختاپوس جواب داد : اما من که دیگه بازویی ندارم !

کوسه گفت : حالا همه خودت رو می‌خوام ...و اینگونه بود که خوردش.

کوسه بعد از اینکه گرسنگی ش رفع شد ،تازه یاد خاطراتش با اختاپوس افتاد

و بعد دلش براش تنگ شد ..چون او ن یه دوست واقعی بود .

کوسه غمگین شد ، ولی رفت تا یک دوست دیگه پیدا کنه.

چون باید زندگی می کرد.

.

.

و حالا دوستان ( نتیجه گیری)

کمی دقت کنید می بینید که :

ما آدم ها هم گاهی در رابطه هامون همین کار رو انجام می دیم .

بخاطر نیازامون و چون مجبوریم

ابتدا خوب یا بد همدیگه رو انتخاب می کنیم

بعد بهم نزدیک می شیم

همدیگه رو محک می زنیم

خیلی زود آشنا می شیم

دلمون برا هم می طپه

و چون احساس می کنیم به هم احتیاج داریم

کمی بعد بدون اینکه کامل تحقیق کرده باشیم

به هم عادت می کنیم و وابسته می شیم

و حاضریم هر کاری رو که اون می خواد براش انجام بدیم

،فقط برای این که احساس می کنیم کسی دوستمون داره

غافل از اینکه هنوز تمام زوایا و خصوصیات اخلاقی و رفتاری شو

به ما بروز نداده و ما شخصیتشو کامل ندیدیم و نشناختیم

یعنی هنوز اون روی سکه شو ندیدیم

و وقتی ناغافل و بمرور زمان اولین ضربه رو ازش خوردیم

از کسی که فکرشم نمی کردیم

تازه متوجه می شیم که در انتخابمون اشتباه کرده بودیم

اون موقع دیگه خیلی دیر شده

و می بینیم که چه هزینه ی سنگینی ( از لحاظ روحی روانی)

داریم بابتش پرداخت می کنیم !

.

گاهی فردی که شاید بارها آزارت داده باشه،

ممکنه یه روزی بر گرده و برات ابراز دلتنگی کنه .

به گذشته هات که نگاه کنی ،می بینی

اون یکی از کوسه هاییه که تو خاطراتت داره سرک می‌کشه.

پس سعی کن ازش پرهیز کنی.

.

با دخل و تصرف از کتاب: تکه هایی از یک کل منسجم

نویسنده: پونه مقیمی