بدان
اول چیزی که حق بیافرید
گوهری بود تابناک
او را عقل نام کرد
و این گوهر را سه صفت بخشید :
حسن ، عشق ، و حزن..
این هرسه از یک چشمه سار پدید آمده اند و برادران یکدیگرند
چون آدم خاکی را بیافریدند خبرش در ملکوت شایع گشت..
و حسن که برادر مهین بود
روی به شهرستان وجود آدم نهاد
برادر میانین ،عشق
و حزن برادر کهین به دنبالش رفتند..
چون نوبت یوسف درآمد حسن را خبر دادند
حسن حالی روانه شد و چنان با یوسف درآمیخت که میان آن دو
هیچ فرقی نبود..
عشق و حزن ، طاقت وصول حسن را نداشتند
پس لاجرم ، حزن رو به شهر کنعان نهاد
و عشق راه مصر بر گرفت..
به کنعان ، یعقوب را با حزن انسی پدید آمد
پس صومعه را بیت الاحزان نام کرد و تولیت به او داد..
عشق شوریده نیز قصد مصر کرد
تا سرانجام در حجره ی زلیخا سر در کرد
تا آنگاه که یوسف به مصر افتاد
و زلیخا چون یوسف را بدید
خانه به عشق پرداخت..
پای دلش به سنگ حیرت در آمد
از دایره ی صبر به در افتاد
و عاشق شد..
لذا رنج و اندوه هم زاد عشقند
و تو در مصر هم که باشی
دلت به کنعان سر گردان است..
شراکت در درد از شدتش می کاهد
وقتی
تو این کلمات را ببینی و بخوانی و بدانی..
تا شاید مرا پیدا کنی..

" برگرفته از کتاب : سمت آبی عشق آثر امیر حسین کامیار "

.

دوستان سلام

دیشب قسمت سوم سریال "سووشون" رو دیدم.

یک اثر بسیار فاخر و ارزشمند و پر هزینه با بازی هنرمندانه ی بازیگران درجه یک سینمای ایران به کارگردانی خانوم نرگس آبیار که دقیقا مو به مو و جمله به جمله بر اساس کتاب معروف سووشون اثر مرحومه سیمین دانشور ساخته و به تصویر کشیده شده و فوق العاده زیبا و تماشاییه...

از من به شما نصیحت ، اگه این کتاب بزرگ رو خونده باشین پس حتما فیلمش رو هم که اقتباس کاملی از کتاب هست رو ببینین ضرر نمی کنین..

راستی یه سریال خانگی دیگه هم در حال پخشه بنام " از یاد رفته "که جوان پسند و خانوادگیه ، ماجراش هم شاید تکراری باشه اما دیدنش خالی از لطف نیست...شاید دوست داشته باشین که اونو هم ببینین..

از من گفتن بود..خود دانید..

فعلا.