این نیز بگذرد...
برمی گردم
به جزیره ساکت خودم
در خیابانی شلوغ
و می بندم درهای هر چه اقیانوس را
پشت سرم
می نشینم
و با همین دستمال کاغذی های خیس از گریه
برای روز رهایی
بال می بافم
شاید هم سورتمه ای مقوایی بسازم
برای روزی که
دریا های دور و برم یخ بزنند
تنهایی من
بزرگ تر از این حرف هاست...
" رویا شاه حسین زاده "
+ نوشته شده در شنبه دهم آبان ۱۴۰۴ ساعت 10:39 توسط بیژن
|