این نیز بگذرد...
باید کسی باشد
باید کسی باشد وقتی بهانه می گیری ، بفهمد
بفهمد که درد داری
که زندگی درد دارد...
می خواهم مثل بادبادکی قرمز
از نردبان کاج بالا بروم
و به ماه برسم...
من ، انگاری تمام شده ام
و خورشید آهسته با خاکسترم بازی می کند
سال هاست ، تنها فصل این اتاق
پاییز است
فصلِ جفت گیریِ شعرهای عاشقانه
در بی قراریِ پرنده و بوی باروت...
و من چه بیهوده
کفش هایم را سمت آمدنت جفت می کنم ....
" صوفی صابری "
+ نوشته شده در دوشنبه دوازدهم آبان ۱۴۰۴ ساعت 12:17 توسط بیژن
|